اندکی دردودل :)

ساخت وبلاگ

 

اون روز توی اینستا یه پیجی رو دیدم که استوری گذاشته بود و سوال پرسیده بود که

"بزرگ ترین چرای زندگیتون چیه؟"

همون لحظه چراهای مختلفی اومد توی ذهنم ...

بین اون چراها گشتم دنبال بزرگ ترینش و در نهایت نوشتم :

چرااا حال دنیا و آدماش اینقدر بده؟

چرا هیچ چیزی سر جاش نیست؟

چرا نمیشه به همه کمک کرد و حال همرو خوب کرد ؟

این روزا اونقدر چیزای مختلف از اینور اونور میشنوی و دردای بقیه رو به چشم خودت

میبینی که در نهایت به این جمله مهران مدیری میرسی که " این دنیا دیگه به درد زندگی

کردن نمیخوره :) "

یکی از آرزوهای ذهنیم که خیلی دووور از واقعیته اینه که بتونم برا یه روزم که شده حال

همروو خوب کنم.همههه ادما ...

فک کن!

چه دنیای ایده الی میشه!حتی یک روزشم قشنگ میشه بنظرم! برای یک روز همه ی

بیمارستانا خالی از مریض بشه،هیچ بچه ای توی خیابون کار نکنه،هیچ عزیزی توی اون روز

از این دنیا نره،هیچ پدری دست خالی برنگرده خونش،هیچ خانواده ای سر گرسنه زمین

نزاره و هزاااران هزااار از این هیچ  ها :)

 

پ.ن: ببخشید اگه یکم حال و هوای این پست به این وب نمیخوره :)

خاطرات یه دخی شاد :D...
ما را در سایت خاطرات یه دخی شاد :D دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delneveshteea بازدید : 119 تاريخ : جمعه 3 آبان 1398 ساعت: 23:31