این روزها ...

دیگه ببین بیکاری این روزا به کجا رسیده که من دوباره اومدم سراغ این وبلاگ و دستی به

سر و روش کشیدم و آهنگشو عوض کردم و گفتم یه پستی هم این وسط بزارم 

چه میکنید با این روزاتون ؟

من از خوابگاه با کلی ذوق اومدم خونمون به امید اینکه یه تعطیلات تپل پیش رو دارم و کلی

کار میکنم و کلی خوش میگذرونم ...!! اما این شد وضعیتمون!چقد سخت و آزار دهنده!

از روزی که اومدم غیر از خانوادم فقط زن عمو و دختر عمومو دیدم اونم از فاصله چند متری در

حد نیم ساعت کنار هم راه رفتیم و درباره کرونا صحبت میکردیم!

کاش همه چی برمیگشت به حالت طبیعی خودش،کاش الان مردم شوق و ذوق رسیدن

سال جدید رو داشتن و بازار ها پر از جنب و جوش مردم میشد ... 

قبل نوشتن این پست نگاهم به پست قبلیم افتاد که آرزوی رسیدن یه روز خوبو کرده بودم

در حالی که نمیدونستم شاید همون روزایی که میگذروندیم یه روزی برامون آرزو میشه و

میگیم کاش به همون روزا  و همون حالت برگردیم :)

این روزام میگذره ... فقط مراقب خودتون باشید